اصول فلسفه و روش رئالیسم

تبیین و تشریح کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم

اصول فلسفه و روش رئالیسم

تبیین و تشریح کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم

مقدمه مقاله پنچ بخش اول

چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۳ ب.ظ

مقاله پنجم پیدایش کثرت در ادراکات‏

مقدمه‏

مبحثى که در این مقاله مى‏خواهیم وارد آن بشویم مانند مباحث مقالات 2 و 3 و 4 از مباحث مربوط به علوم و ادراکات بشرى است. در این مقاله از جنبه خاصى ادراکات ذهنى مورد مطالعه و تحقیق واقع شده است و آن جنبه عبارت است از بررسى درباره «کیفیت حصول کثرت در ادراکات».

ممکن است ابتدا خواننده محترم پیش خود تصور کند که جنبه حصول کثرت در ادراکات احتیاج به بحث و تحقیق ندارد زیرا کثرت ادراکات تابع کثرت مدرکات است و اینکه ما ادراکات و تصورات زیادى در ذهن خود داریم معلول آن است که اشیاء زیادى در ماوراء ذهن ما وجود دارد و چون آن اشیاء واقعى خارجى، کثیر و متعددند و هم آنها هستند که در اثر برخورد ویژه با قواى ادراک کننده، ادراکات را تولید مى‏کنند، قهراً و جبراً منشأ پیدایش ادراکات کثیره مى‏شوند. ولى ما نظر خواننده محترم را جلب مى‏کنیم که در این مقاله نظر به این قسم کثرت در ادراکات نیست زیرا این قسم کثرت در ادراکات بالذات مربوط به کثرت مدرکات خارجیه است و بالتبع مربوط به ادراکات است.

کثرت به معنای تعدد یک معنا و مفهوم واضح و بی نیاز از تعریف است. کثرت در ادراکات یا مربوط به خود مدرک یعنی شی درک شده خارجی است، بعنوان مثال در یک کتاب فروشی تعداد زیادی کتاب موجود است ذهن ما این تعدد را از متن عالم خارج برداشت می کند و چون واقع متعدد و متکثر است این تکثر برای ذهن هم حاصل می شود اما اگر یک کتاب واحد را در نظر بگیریم از حیث خارج ، یک شی واحد بیش نیست اما قدرت ذهن ما از همین شی واحد کثراتی را حاصل می کند که این کثرات دیگر مرتبط با شی خارجی نیستند بلکه محصولات ذهن انسان می باشند. مثلا ما یک شی کتاب در خارج داریم اما از آن دو مفهوم (وجود) و (ماهیت) می فهمیم که قطعا یکی ز آنها خارجی است و دیگری ساخته پرداخته ذهن است.

در واقع در کثرت اولی که ناشی از کثرت در واقع و خارج است ما صرفا دریافت کننده هستیم اما در کثرت قسم دوم که این مقاله متکفل پرداخت به آن می باشد، ذهن ما خلق کننده و سازنده آن است، البته خود این ساختن اقسامی دارد که در آینده به آن می رسیم.

آنچه در این مقاله درباره آن بحث و تحقیق مى‏شود کثرتهایى است که بالذات مربوط به خود ادراکات است و ربطى به کثرت واقعى مدرکات ندارد، و به عبارت دیگر آن کثرتى که مورد توجه خواننده محترم است- یعنى کثرتى که ادراکات به واسطه کثرت مدرکات دارند- از جنبه انفعالى ذهن سر چشمه مى‏گیرد و اما آنچه مورد بحث و تحقیق این مقاله است کثرتهایى است که از جنبه فعالیت ذهن ناشى مى‏شود و عامل اصلى آن، تکثیر خود ذهن است.

در ضمن تشریح کیفیت حصول کثرت در ادراکات، راه حصول ادراکات یعنى اینکه یک ادراکات و تصورات از چه مجرایى وارد ذهن مى‏شود و دو  همچنین حدود توانایى ذهن در کسب مجهولات و سه اینکه در چه حدودى ذهن بشر قدرت مداخله و قضاوت دارد نیز تشریح مى‏شود. همانگونه که از سه پله مطرح شده معلوم شد، عمده مباحث این مقاله روی حیث تصوری ادراکات است لذا در اینجا ابتدائا به اثبات و بررسی صحت و سقم آنها خواهیم پرداخت. و در ضمن مباحث مقاله به نحوه پیدایش کثرت در ادراکات تصدیقی هم خواهیم پرداخت.

هر چند در این مقاله تحت عنوان «حس و عقل» بحثى نشده ولى نتیجه‏اى که از بحث حس و عقل انتظار مى‏رود، از مباحث مختلف این مقاله مى‏توان گرفت زیرا در ضمن مطالب این مقاله تشریح مى‏شود که چه سنخ ادراکات است که ذهن مستقیماً از راه یکى از حواس خارجى یا داخلى از یک پدیده‏اى صورت گیرى و عکسبردارى مى‏نماید و چه سنخ ادراکات است که از این قبیل نیست و ذهن از غیر راه احساس مستقیم به آن ادراکات نائل مى‏شود.

همانگونه که در تشریح شیوه خاص این مقالات اشاره شد، نگارنده به هیچ نحو مبتلا به اصطلاحات و پیچیدگی های موجود در فلسفه نشده است بلکه به ساده ترین بیان مسائل را بیان نموده است.

در پارگراف بالا دو سنخ از ادراکات را توضیح داده است که قسم اول معقولات اولی و قسم ثانی معقولات ثانیه را بیان می کند و در ضمن آن وجه تسمیه آن را هم معلوم کرده است.

معقولات ثانیه آنهایی هستند که در پله دوم برای ذهن حاصل می شوند بخلاف معقولات اولی که مستقیم از طریق حس برای نفس حاصل می شوند.

از آنجایى که نه در فلسفه قدیم و نه در فلسفه و روان‏شناسى جدید سابقه ندارد که تحت عنوان «کیفیت پیدایش کثرت در ادراکات»، ذهن و ادراکات ذهنى مورد نقّادى و تجزیه و تحلیل قرار بگیرد ممکن است ابتدا تا اندازه‏اى مطالب این مقاله با ذوق خواننده محترم غیر مأنوس جلوه کند، ولى ما در پاورقیها سعى مى‏کنیم مطالب را با اصطلاحات و مطالبى که اذهان خوانندگان محترم با آنها مأنوس است تقریب و تفهیم کنیم و مخصوصاً هر جا که با نظریات فلاسفه جدید تماس پیدا مى‏شود، تا آنجا که مقدور ماست و با وضع این مقاله متناسب است، در تقریب و مقایسه و قضاوت و انتقاد، سعى بیشترى مى‏کنیم.

همان طورى که در مقدمه مقاله 4 گفته شد مسائل مربوط به علم (ادراک) چه در فلسفه قدیم و چه در فلسفه و علوم جدید بسیار حائز اهمیت است و بالخصوص‏ فلاسفه و محققین اروپایى در چهار قرن اخیر بیشتر همت خویش را صرف تحقیق در این مسائل کرده‏اند به طورى که مى‏توان گفت سه مسأله زیر:

 (1). ارزش معلومات‏

 (2). راه حصول علم‏

 (3). تعیین حدود علم‏

محور مسائل فلسفى اروپا به شمار مى‏رود و همانا اختلاف نظر در مسأله اول است که فلاسفه را از سوفسطائیان، و جزمیّون را از شکاکان جدا کرده است، سوفسطائیان قائل به عدم وجود واقعی وراء نفس ما بودند و شکاکان هم وجود چنین واقعی را در هاله ای از ابهام قرار می دادند که نمی تونیم به آن دسترسی داشته باشیم در هر دوی این روش ها معلومات خارجی ما ارزش انطباق با واقع نخواهد داشت چه به دلیل عدم وجود واقع و چه به دلیل عدم اثبات واقع و اختلاف نظر در مسأله دوم است که دانشمندان اروپا را به دو دسته مهم «عقلیّون» و «حسیّون» منقسم و مشاجره عظیمى بین دو دسته به پا کرده است، شیوه حصول علم و نظریات مختلف در این باره همگی پس از اثبات امکان وجود واقعی ماورا نفس معنا می یابد، اگر واقعی نباشد بحث در این باره بی ارزش است، چرا که مطابق آراء سوفسطائیان چیزی نیست که بخواهیم آن را بشناسیم و اختلاف نظر در مسأله سوم است که عقاید و نظریات دانشمندان را درباره فلسفه تعقلى- که بارزترین مصداقش فلسفه اولى (متافیزیک) است و قدما آن را «علم کلّى» و «فلسفه حقیقى» مى‏خواندند- مختلف کرده است به طورى که گروهى تحقیق در این فن و قضاوت درباره مسائل مربوط به آن را نفیاً و اثباتاً از حدود توانایى ذهن بشر خارج دانسته‏اند و گروهى بر عکس، این فن را یقینى‏ترین و بى نیازترین فنون دانسته‏اند. تعیین حدود علم بر محور توانایی های بشر در کسب علم بحث می کند و تکیه بحث روی قابلیت های بشری است.

خواننده محترم توجه دارند آنچه در میان قدما و حکمای الهی به فلسفه شهرت داشته موضوعی بنام شناخت واقع و موجود بما هو موجود بوده یعنی در پی شناخت عالم واقع و بیرون از نفس انسان است و به دانشمندان این علم فیلسوف می گفته اند؛ لکن پس از رخدادهای عالم غرب و پیش آمد شکاکیت و بحث از ارزش ادراکات عمده چیزی که در آن بحث می شود نزاع بر سر مساله امکان شناخت و بحث حول مسائل معرفت شناسانه است که عمدتا از مباحث فلسفی خارج می باشند، در واقع می توان گفت که در غرب فیلسوف واقعی یا نداریم یا بسیار کم داریم بیشتر دانشمندان معرفت شناسی داریم تا فیلسوف واقعی که در پی شناخت عالم است.

نکته ای که در قرن اخیر مورد تاکید بیشتر قرار می گیرد این است که پس از گذر از مسائل معرفت شناسانه و البته بدون پاسخ گویی به شبهات مطروحه فلاسفه مادی، وارد بحث جدید زبان شناسی و اصطلاحا فلسفه زبان شدند؛ بحثی که موضوعش امکان شناساندن از طریق گفتگو و تکلم است که إن شاء الله در جای خود مورد واکاوی نقد قرار می گیرد اما مسلم آن است که این بحث از دایره علم حقیقی فلسفه خارج است.

از سه مسأله بالا مسأله اول در مقاله 4 تحقیق شد و دو مسأله دیگر به اضافه یک رشته مطالب اساسى دیگر در ضمن مطالب این مقاله تحقیق مى‏شود و براى اینکه خواننده محترم سابقه ذهنى کافى داشته باشد و مورد گفتگو را در این دو مسأله در یابد به شرح ذیل مى‏پردازیم.

یکی از بی نظیر ترین اعمال فکری علامه طباطبایی نظم دقیق و برهانی ایشان است به نحوی که هیچ مسئله ای را که دلیل نیست بجای دلیل قرار نمی دهند حتی اگر لازمه نزدیک قضیه باشد، در همین دو خط انتهایی؛ ایشان می فرمایند که مسئله وجود واقع و اثبات اصل واقعیت در مقاله چهار رسیدگی شد و اینجا به آن پرداخته نمی شود در حالی که بسیاری برای اثبات اصل واقعیت وجود ادراکات را مثال می زنند و می گویند چون ما ادراکی داریم پس واقعی هم هست، و این رابطه در حد ارتباط لازم و ملزومی صحیح است ولی ارتباط برهانی نیست که ایشان هم به این مسئله ملتفت و ملتزم هستند تا آنچه دلیل نیست را دلیل نگیرند و از مسیر برهان عبور نکنند، این مسئله ای که اکنون ذکر شد بسیار مهم است و اصلا رعایت همین ظرافت های منطقی است که ذهن را معصوم از خطای در تفکر می کند. تا نشود روزی ذهن آنچه حد وسط نیست را حد وسط بگیرد.

نظرات  (۱)

- "I highly suggest you all just quit."Done. Freaked my manager right out. Heading to a startup. Note I'm not in Redmond, and was in the top 10% during review times. Won't stick around to see it again this year - and couldn't be happier. Don't get me wrong - MS was a good company and took good care of me. But hearing the stories, seeing what my colleagues were going through convinced me I'd be better off in another or'nIization.atgs a shame really - I'll miss reading the blog, but I know that being gone I will no longer care about it.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی